به گزارش روز دوشنبه سینما خراسان ، در ابتدا نشست پاتوق فیلم کوتاه مشهد، مجید صداقت به مفهوم “زیگورات” اشاره کرد و گفت : برجهای بینالنهرینی که سرچشمه الهام همه معابد بودهاند و نمادی از تلاش افراطی انسان برای همترازی با خدایان و رسیدن به قدرت. او این سوال اساسی را مطرح کرد: “برای بقا به قدرت نیاز داریم، اما فیلمساز چگونه از این مسئله استفاده میکند؟”
پاسخ در پلان پایانی فیلم نهفته است؛ جایی که زن و مرد داستان، به شکلی غافلگیرکننده، به دکل نفتی تبدیل میشوند! این دکلها، به گفته صداقت، نمادی از تلاش منحرف شده انسان برای نزدیک شدن به خدایان هستند که حالا به “خداپنداری” رسیده است. اگر در گذشته از جادو برای این منظور استفاده میشد، امروز “فنون” جای آن را گرفتهاند. این خداپنداری، ابزاری است برای جاودانگی، که فیلمساز خود نیز به آن اشاره دارد. گویا بشر هیچگاه از این “من که هستم؟” و “تا کجا میتوانم بروم؟” دست برنمیدارد!
استفاده فیلمساز از نمادها بسیار هوشمندانه است:
حلقههای متحدالمرکز و مارپیچها: این نقوش به خوبی به DNA انسان تعبیر میشوند و تکرار تاریخ را یادآور میشوند. از بیگبنگ و گداخته بزرگ اولیه تا کشتی نوح و شکلگیری تمدنها، فیلمساز ما را در یک سفر زمانی مارپیچوار با هدف “تکرار تاریخ” همراه میکند.
خطوطی که روی چهره زن و مرد دیده میشود، انسانهای بدوی را تداعی میکند. رقص نیز در این فیلم، نه یک تفریح، بلکه مراسمی آیینی است. لحظهای که مرد برای دفاع از خود شروع به رقص میکند و زن را به بیرون میاندازد، گویی بازتابی از غرایز اولیه و مبارزه برای بقاست. این رقص، ادامه پیدا میکند و در نهایت، به همان دکلهای نفتی ختم میشود. شاید این رقص، رقص تقدیر انسان با قدرت و جاودانگی باشد.
در جای دیگری از فیلم، شاهد رقص مرد در هالهای از زن و رقص زن در هالهای از مرد هستیم. سپس، مرد در هالهای از زن اسیر میشود و این اسارت به پیری میانجامد. این چرخه، تلاش بیپایان انسان برای رسیدن به قدرت و جاودانگی را نشان میدهد؛ تلاشی که در این دنیا هیچ دستاویز دیگری جز همین قدرت ندارد. گویا هدف نهایی همه رقصها، مبارزهها و اسارتها، رسیدن به همان حس جاودانگی است که در این دنیای فانی به دنبالش هستیم.
مجید صداقت در پایان نقد خود، ضمن لذت بردن از فیلم و تحسین استفاده هوشمندانه فیلمساز از نمادها با هزینه کم، به دو نکته منفی نیز اشاره کرد: طولانی و خستهکننده بودن زمان فیلم و ابتدایی بودن گریمها. به نظر میرسد حتی در مسیر جاودانگی هم، گاهی نیاز به یک ویرایشگر خوب و کمی گریم حرفهایتر داریم!
Δ