انتشار نماهنگ «شبی که ماه کامل شد» با صدای محسن چاوشی دربرگیرنده نشانههایی از رویکرد تازه و متفاوت دستاندرکاران سینمای ایران در جهت بهرهمندی از ظرفیت موسیقی در حوزه تبلیغات است. سینما خراسان-گروه هنر- علیرضا سعیدی: طی روزهای گذشته موزیک ویدئویی تقریباً متفاوت از فیلم سینمایی «شبی که ماه کامل شد» به کارگردانی نرگس آبیار […]
انتشار نماهنگ «شبی که ماه کامل شد» با صدای محسن چاوشی دربرگیرنده نشانههایی از رویکرد تازه و متفاوت دستاندرکاران سینمای ایران در جهت بهرهمندی از ظرفیت موسیقی در حوزه تبلیغات است.
سینما خراسان-گروه هنر- علیرضا سعیدی: طی روزهای گذشته موزیک ویدئویی تقریباً متفاوت از فیلم سینمایی «شبی که ماه کامل شد» به کارگردانی نرگس آبیار منتشر شد که فضای تبلیغاتی پیرامون این فیلم را حال و هوایی متفاوت بخشید و طیف گستردهتری از مخاطبان را به سمت خود جذب کرد؛ نماهنگی برگرفته از پلانهای دیده نشده یک فیلم جسور و کمتر تجربه شده از سینمای ایران که با ترانه حسین صفا و آهنگسازی و صدای خاص محسن چاوشی جلوهای متفاوت از این اثر سینمایی را پیش روی مخاطبان ثبت کرد.
بهرهگیری از ظرفیت موسیقی در راستای تولید موزیک ویدئوهایی مستقل از فیلمهای سینمایی، در چندسال اخیر به صورت ویژخه در دستور کار سینماگران قرار گرفته و از این منظر جریانی نو، متفاوت و تأثیرگذار را بهوجود آورده است.
تبلیغ با یک پیوست محتوایی موثر
اینکه نرگس آبیار و همکارانش که در ارائه یک محتوای بسیار متفاوت از داستان دراماتیک عبدالمالک ریگی کوشیدهاند خارج از کادر سیاست، فضایی دراماتیک را بر پرده سینما خلق کنند، این بار منتهی به یک رویکرد تبلیغاتی موثر شده و آن توجه به نقش تعیینکننده «موسیقی ویدئو» در ترغیب بیشتر مخاطبان به سالن سینما است. سازندگان این موزیک ویدئو با بهرهگیری از عناصر خلاق بصری که اتفاقاً بخشهایی از آن در نسخه اصلی فیلم هم موجود نیست، پنجرهای را پیش روی مخاطب گشودهاند که با چاشنی صدای دلنشین محسن چاوشی اگر نگوییم قطعاً اما به شکل فزاینده تبدیل به مشوقی متفاوت برای فراخواندن مخاطبان به تماشای این فیلم سینمایی شده است.
آنچه در نماهنگ فیلم «شبی که ماه کامل شد» به مخاطبان این فیلم سینمایی ارائه شده است، دقیقاً همان هدفی را محقق میکند که گویی از پیش برای آن طراحی و برنامهریزی شده بود. یعنی دست گذاشتن روی نام محسن چاوشی همیشه غایب در فضای رسانهای، با آن صدای تلخ وزخمدار که دارای تواناییهای صوتی ویژهای است و تدوین تصاویری از فیلم که مخاطب در نسخه اصلی با آن روبهرو نشده است، شمایلی از ناگفتهها درباره موضوع دراماتیک فیلم را پیدا کرده و از همین منظر مخاطب هم با آن همراه میشود.
نرگس آبیار و محمدحسین قاسمی رگ خواب مخاطب و سلیقه موسیقایی او در ترکیب با نماهای سینمایی را به خوبی شناخته و تلاش کردهاند با ساخت موزیک ویدئویی کاملاً مستقل از اثر، اما کماکان در خدمتِ آن، فضای تبلیغاتی فیلم خود را صورتی متفاوت ببخشند کما اینکه در مقاطعی از نماهنگ تازه تولیدشده فیلم بیننده با صحنه تکاندهندهای از مواجهه «غمناز» مادر عبدالمالک (با بازی فرشته صدرعرفایی) با پیکر بی جان فائزه (با بازی الناز شاکردوست) و موهای خونینش هنگام شستشوی پیش از خاکسپاری مواجه میشود که چاشنی موسیقی و صدای چاوشی تبدیل به ارزش افزودهای احساسی برای همراه شدن با جهان داستانی و فکری فیلم شده است.
به هر ترتیب جریان تولید موزیک ویدئو در سینمای ایران به ویژه در ماههای اخیر تبدیل به یک قالب هنری تقریباً ثابت در جریان تولید آثار سینمایی ایران شده که اگر چه میتواند در قالبی مستقل موردتوجه قرار گیرد اما گسترش فضای وب و قدرت رو به ازدیاد رسانههای مجازی، تهیهکنندگان و صاحبان آثار سینمایی را واداشته تا در کنار سایر مولفههای تبلیغاتی آثارشان به جریان جهانی تولید نماهنگ پیوسته و از آنها به عنوان یک ابزار رسانهای مهم استفاده کنند.
تبلیغات موفق؛ جذابیت ماندگار
سینمای ایران اکنون وارد مرحله جدیدی از مارکتینگ اقتصادی خود شده و اتفاقاً بر همین اساس است که نقش غیرقابلانکار موزیک ویدئوها در عرصه تبلیغات، بیش از هر زمان دیگری خودنمایی میکند.به ویژه اینکه در این جریان کارگردان هوشمندی چون نرگس آبیار، و تهیهکنندهاش محمد حسین قاسمی رگ خواب مخاطب و سلیقه موسیقایی او در ترکیب با نماهای سینمایی را به خوبی شناخته و تلاش کردهاند با ساخت موزیک ویدئویی کاملاً مستقل از اثر، اما کماکان در خدمتِ آن، فضای تبلیغاتی فیلم خود را صورتی متفاوت ببخشند.
رویکرد غالب در این فضا طی سالهای گذشته در اغلب موارد محدود به تولید یک تک آهنگ روی تصاویر منتخب فیلم سینمایی موردنظر بود و در سادهترین شکل ممکن تلاش میشد تا به جذابیتهای تبلیغاتی یک اثر سینمایی بیفزاید؛ این فرآیند آسیبهایی را هم به همراه داشت و در مواردی حتی فعالان اقتصادی حوزه موسیقی را نسبت به برخی بهرهگیریها و تبادلات مالی سینماییها از طریق برندهای بازار موسیقی، حساس کرد.
حواشی این حوزه طی سالهای اخیر برخی از تهیهکنندگان و خوانندگان موسیقی را در چالشی با اصحاب سینما قرار داد که برخی تبادلات اقتصادی پنهان و مافیاگونه مهمترین دستاورد این چالشها بوده است. حاشیههایی که نه تنها کمرنگ نشده، بلکه آنچنان ادامه یافته که امروز لزوم مراودات صنفی دو حوزه سینما و موسیقی را در برخی از موارد، پررنگتر از اهمیت همکاریهای صرف برای تولید موزیکویدئوهای تبلیغاتی عیان کرده است.
به هر ترتیب تجربه ساخت موزیک ویدئو «شبی که ماه کامل شد» به کارگردانی نرگس آبیار با خوانندگی محسن چاوشی که در قالب یک اثر مستقل تبلیغاتی منتشر شده است، میتواند نقطه اوجی برای این رویکرد و جریان تازه در حوزه تبلیغات سینمای ایران محسوب شود؛ اتفاقی که پیش از این هم نمونههای موفقی از آن را برای دیگر تولیدات سینمای ایران شاهد بودهایم.
موزیکویدئوی آثاری چون «تنگه ابوقریب» به کارگردانی بهرام توکلی با صدای امیرعباس گلاب، «بدون تاریخ بدون امضا» به کارگردانی وحید جلیلوند با صدای روزبه بمانی، «۲۱ روز بعد» به کارگردانی محمدرضا خردمندان با صدای مهدی یراحی، «آستیگمات» به کارگردانی مجیدرضا مصطفوی با صدای رضا صادقی، «رگ خواب» به کارگردانی حمید نعمتالله با صدای همایون شجریان، «چند مترمکعب عشق» به کارگردانی برادران محمودی با صدای بنیامین بهادری، «سیانور» به کارگردانی بهروز شعیبی با صدای محمد معتمدی و «زیر سقف دودی» به کارگردانی پوران درخشنده با صدای سینا سرلک نمونههای قابل تاملی برای این نگاه مستقل به ظرفیت موسقی از سوی دستاندرکاران حوزه سینما محسوب میشوند.
Δ