زور «کرونا» به «تعزیه» نرسید!/ مذهبی‌ها بیشترین مراعات را می‌کنند

«تعزیه» از پرسابقه‌ترین گونه‌های بومی و آئینی در حوزه هنرهای نمایشی ایران محسوب می‌شود که سایه تهدید «کرونا» هم نتوانسته بازار اقبال مردمی به آن را در محرم ۹۹ از رونق بیاندازد. سینما خراسان – گروه هنر- فریبرز دارایی: تعزیه مهمترین نمایش ایرانی است که در زندگی مردم از اقشار جامعه جایگاه خاصی به خود […]

«تعزیه» از پرسابقه‌ترین گونه‌های بومی و آئینی در حوزه هنرهای نمایشی ایران محسوب می‌شود که سایه تهدید «کرونا» هم نتوانسته بازار اقبال مردمی به آن را در محرم ۹۹ از رونق بیاندازد.

سینما خراسان – گروه هنر- فریبرز دارایی: تعزیه مهمترین نمایش ایرانی است که در زندگی مردم از اقشار جامعه جایگاه خاصی به خود دارد؛ این جایگاه نه برای دیروز و امروز بلکه مربوط به سده‌های مختلف است. به جرأت می‌توان گفت تعزیه مردمی‌ترین گونه نمایش در ایران است زیرا با عقیده و باور مذهبی آنها ارتباط دارد.

همین ارتباط باعث شده تا در ایام محرم و صفر و همچنین ایام ماه مبارک رمضان برپایی مجالس تعزیه یکی از مهمترین برنامه‌هاست که متولی دولتی تئاتر و همچنین مراکز و سازمان‌های مختلف برپایی این مجالس را در برنامه‌های خود مدنظر قرار می‌دهند.

سال ۹۹ و به دلیل شیوع ویروس کرونا و تعطیلی اکثر فعالیت‌های فرهنگی و هنری، تعزیه هم شرایط متفاوتی را تجربه می‌کند. این گونه نمایشی به دلیل شکل و شیوه اجرا و علاقه‌ای که مردم برای تماشای تعزیه در ایام ماه محرم و صفر دارند، اجرا می‌شود و با رعایت پروتکل‌های بهداشتی، ظرفیت بالای خود را برای اجرا و برقراری ارتباط با مخاطب در شرایط بحرانی به رخ می‌کشد؛ ظرفیتی که در طول سال می‌توان از آن استفاده قابل توجهی داشت.

واقعیت این است که تعزیه در شکل‌گیری شیوه‌های اجرایی تئاترهای نوین و مدرن ایران نیز تأثیرگذار بوده و بسیاری از کارگردان‌های مطرح تئاتر ایران از شیوه‌های اجرایی تعزیه برای به صحنه بردن نمایش‌های خود بهره برده‌اند.

اما علی‌رغم اهمیت تعزیه در میان نمایش‌های ایرانی و همچنین در میان اقشار مختلف اجتماع، آنگونه که باید و شاید حمایت و توجه به آن نشده و نبود جایگاهی دائمی و مشخص و در عین حال در شأن برپایی مجالس تعزیه در تهران سال‌های سال است که به عنوان دغدغه اهالی فرهنگ و هنر و به ویژه تعزیه خوانان مطرح می‌شود.

در شرایط کرونایی موجود در جامعه که تمام فعالیت‌ها را به نوعی تحت تأثیر خود قرار داده و همچنین برپایی مجالس تعزیه در این شرایط و ایام ماه محرم، در قالب یک نشست به گفتگو با ابراهیم گله دارزاده مدیرعامل انجمن تعزیه ایرانیان و سید محسن هاشمی از تعزیه خوانان باسابقه پرداختیم.

در این گفتگو به موضوعات مختلفی از جمله جایگاه تعزیه در بین مردم، اهمیت این گونه نمایش ایرانی و همچنین نبود توجه و حمایت لازم از سوی مدیران و مسئولان تصمیم گیرنده پرداخته شد.

بخش نخست گفتگوی سینما خراسان با ابراهیم گله‌دارزاه و سیدمحسن هاشمی درباره «تعزیه» را در ادامه می‌خوانید؛

* با توجه به شرایط کرونایی، خیلی از رویدادها و اتفاقات در سراسر جهان تحت تأثیر قرار گرفته‌اند. تئاتر و به‌طور خاص تعزیه هم از این قاعده مستثنا نیستند. برای شروع بد نیست گزارشی از وضعیت امروز تعزیه بدهید و اینکه با توجه به رونق هر ساله این هنر در ایام محرم، بفرمایید مهم‌ترین چالش‌های پیش روی تعزیه در محرم امسال چیست؟

ابراهیم گله‌دارزاده: قبل از هر چیز باید تشکر کرد که به این موضوع مهم پرداخته‌اید و فرصت این گفتگو را فراهم آوردید. به‌تبع شرایطی که امروز جهان درگیر آن است، طبیعتاً تنگناهای فراوانی در حوزه‌های مختلف به‌وجود آمده است اما واقعیت این است که به دلیل وضعیت ماهوی هنر «تعزیه»، مشکل فعلی در آن به حادی دیگر حوزه‌ها نیست. از هفته گذشته بچه‌های ما در نقاط مختلف در حال اجرای تعزیه هستند. البته برخی تعزیه‌خوانان برای ما حکم گنجینه‌هایی را دارند که ما نگران سلامتی‌شان هستیم اما همین دوستان بعضاً سالخورده هم قصد حضور در صحنه‌ها را دارند.

* چه ویژگی‌هایی باعث می‌شود خطر کرونا در اجرای تعزیه کمتر باشد؟

گله‌دارزاده: بالاخره میدانگاه که محل اصلی اجرای تعزیه است، فضایی بزرگ است. امکان حضور مردم با فاصله وجود دارد و همه این‌ها کمک می‌کند که با ملاحظات بهداشتی تعزیه اجرا شود. در حال حاضر هم بنابر گزارش‌هایی که دریافت کرده‌ایم، محرم امسال در هیچ کجای کشور، اجرای تعزیه متوقف نشده است و برنامه‌های طبق هر سال برقرار است، البته که به رونق سال‌های گذشته نیست. تعداد اجراها حتماً کمتر است، مجالس هم کمتر شده‌اند.

گله‌دارزاده: از هفته گذشته بچه‌های ما در نقاط مختلف در حال اجرای تعزیه هستند. البته برخی تعزیه‌خوانان برای ما حکم گنجینه‌هایی را دارند که ما نگران سلامتی‌شان هستیم اما همین دوستان بعضاً سالخورده هم قصد حضور در صحنه‌ها را دارند مثلاً برخی تکیه‌ها و حسینیه‌های سرپوشیده که پیش‌تر محل اجرای تعزیه بودند، امسال به دلیل نگرانی‌ها بابت تراکم مخاطب، امسال برنامه ندارند. در تهران هم هستند برخی تکایای سنتی که امکان برگزار تعزیه در آن‌ها وجود نداشت اما همچنان تعزیه به دلیل انعطاف‌پذیری فوق‌العاده‌ای که دارد، بلافاصله خود را با شرایط فعلی هماهنگ کرده و هنوز هم هنری است که دارد در میدان حرف اول را می‌زند. همه اجراها هم براساس پروتکل‌های تعریف شده است.

* مشخصاً وزارت ارشاد در این زمینه برای سامان‌دهی شرایط ورود داشته است؟

گله‌دارزاده: صحبتی با قادر آشنا به‌عنوان مدیرکل هنرهای نمایشی داشتیم تا بدانیم تکلیف تعزیه امسال چگونه خواهد بود. ایشان شرایط را به ما واگذار کردند تا هر استانی بنابر اقتضائاتی که ستاد ملی کرونا تعریف کرده است، شرایط را بررسی کرده و به‌صورت منطقه‌ای در این زمینه تصمیم‌گیری شود. نمی‌شد یک تصمیم سراسری در این زمینه گرفت. ما هم با اغلب دوستان در شهرستان‌ها مذاکراتی داشتیم. مثلاً در برخی از استان‌ها که شرایط قرمز اعلام شده، اینگونه نیست که همه شهرهای استان وضعیت قرمز داشته باشند. خلاصه اینکه طی تماس‌هایی که داشتیم دیدیم در همه استان‌هایی که سابق بر این شاهد اجرای تعزیه بوده‌ایم، امسال هم برنامه‌های مرتبط با اجرای تعزیه برقرار است.

سید محسن هاشمی: ضمن تأیید صحبت‌های آقای گله‌دارزاده، تصور من این است که با توجه به شرایط حاد کنونی، دلایل مختلف دیگری هم باعث کاهش اجراهای تعزیه شده است. مثلاً این یک واقعیت است که بار اصلی اجرای تعزیه و حتی بار مالی آن همواره بر دوش مردم کوچه و بازار بوده است و از آنجایی که شرایط اقتصادی مردم امسال، شرایط اقتصادی مناسبی نبوده است، طبیعتاً این وضعیت روی کمیت برگزاری جلسات تعزیه که نیازمند هزینه است، تأثیر گذاشته است. شاید یکی از دلایل اینکه امسال برخی اجراهای تعزیه محدود شده است، همین وضعیت اقتصادی باشد. این دلیلی است که به نظر من مزید بر علت «کرونا» شده است، وگرنه کرونا به خودی خود نمی‌توانست مانع اجرای تعزیه شود.

مستمعین سنتی و قدیمی آیین تعزیه برای دفع بلا و پریشانی و نگرانی‌های خود هم که شده، تعزیه را برگزار می‌کنند. اعتقاد دارند که همین اجراها و نفس عزاداری برای امام حسین (ع) باعث دفع مصیبت و گرفتاری می‌شود. اگر می‌بینیم تعداد این مجالس امسال کاهش داشته، شرایط اقتصادی در آن بی‌تأثیر نیست. به‌خصوص که دولت بودجه‌ای در این زمینه ندارند و غالباً مردم کوچه و بازار هستند که بانی «تعزیه» می‌شوند. باور دارم اگر شرایط اقتصادی تا این اندازه نامناسب نبود، همین تعداد جلسه‌ای هم که امروز شاهد تعطیلی آن‌ها هستیم، با رعایت کامل پروتکل‌ها اجازه نمی‌دادند برنامه سالانه‌شان تعطیل شود.

سید محسن هاشمی

* این اطمینان بابت رعایت ملاحظات و پروتکل‌های اجرایی در مجالس «تعزیه» از کجا می‌آید؟

هاشمی: ببینید من شخصاً در این مدت در جلسات مختلف اعم از مذهبی، غیرمذهبی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، اداری و انواع و اقسام دیگر حضور داشته‌ام، واقعیت این است قشری که بیشترین رعایت را در زمینه ملاحظات کرونایی می‌کنند، همین قشر مذهبی هستند. حتماً آدم‌هایی که ریشه مذهبی دارند به این عقیده و اعتقاد رسیده‌اند اگر کوتاهی من باعث آسیب به دیگری شود، باید آن دنیا پاسخگو باشم.

هاشمی: شخصاً در این مدت در جلسات مختلف اعم از مذهبی، غیرمذهبی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، اداری و انواع و اقسام دیگر حضور داشته‌ام، واقعیت این است قشری که بیشترین رعایت را در زمینه ملاحظات کرونایی می‌کنند، همین قشر مذهبی هستند. حتماً آدم‌هایی که ریشه مذهبی دارند به این عقیده و اعتقاد رسیده‌اند اگر کوتاهی من باعث آسیب به دیگری شود، باید آن دنیا پاسخگو باشم به همین دلیل قشر مذهبی بیشترین مراعات را در این زمینه دارند. برای همین است که معتقدم در زمینه کمتر شدن مجالس تعزیه، علاوه‌بر شرایط «کرونا» باید چاشنی مسائل اقتصادی را هم مدنظر قرار داد. وگرنه تعزیه امروز در حال برگزاری در سراسر کشور است و بدتر از کرونا هم نمی‌تواند جلوی آن را بگیرد. چکمه‌های ژاندارم رضاخان نتوانست جلوی تعزیه را بگیرد. تعزیه‌خوانان در کوچه‌پس‌کوچه‌های تهران کتک خوردند اما «تعزیه» را حفظ کردند. شما در تاریخ بخوانید که در زمان رضاخان چقدر تعزیه‌خوانان را کتک زدند.

خاطرات «عمو هاشم» را بخوانید. می‌گوید در امامزاده حسن تعزیه می‌خواندیم، دو سه آژان آمدند، ما را گرفتند و با وضعیت رقت‌باری ما را جلو انداختند و اراذل‌واوباش جمع شدند تا لیچار به ما بگویند و بخندند! با همان وضعیت می‌گوید ما را به کلانتری بردند و کتک زدند. در این شرایط هم تعزیه‌خوانان، تعزیه را حفظ کردند. امروز که صرفاً با «کرونا» مواجهیم و با مراعات درست دستورالعمل‌ها و پروتکل‌های بهداشتی به‌راحتی می‌توان بر آن غلبه کرد.

* واقعیت این است که تعزیه همواره هنری مردمی بوده است. به این ظرفیت اما معمولاً بی‌توجهی شده و اجرای تعزیه محدود به مناسبت‌های خاص بوده است، آن هم تازه بدون حمایت! امروز چگونه می‌توان از ظرفیت تعزیه به‌واسطه ارتباط مستقیمی که با مخاطب دارد، بیشترین بهره‌برداری را برای عبور از شرایط بحرانی جامعه داشت؟

گله‌دارزاده: این یک درد بزرگ نه فقط برای تعزیه که برای خانواده هنرهای نمایشی بومی و ایرانی است که با آن مواجهیم. شما همین امروز اگر اثری را مبتنی‌بر سنت نمایشی مثلاً «سودان» در تالار وحدت روی صحنه ببرید، حتماً از آن استقبال می‌شود. استقبالی گرم از مدیران گرفته تا هنرمندان، اعتبار خوبی هم می‌توانید برای آن جذب کنید. اما اگر بخواهید یکی از سنت‌های نمایشی ایران را به تالار وحدت و یا تئاتر شهر پیشنهاد دهید، حتماً آن را نخواهند پذیرفت و با آن موافقت نمی‌کنند. این واقعیت است. خیلی از تعزیه‌خوانان ما در شهرهای مختلف اروپا و آمریکا اجرا داشته‌اند. وقتی سفرهای این دوستان را اخیراً بررسی می‌کردیم جالب بود که دیدیم نقطه‌ای از جهان نمانده که تعزیه در آن اجرا نشده باشد!

نکته اینجاست که اگر مثلاً در استرالیا هزینه می‌شود تا سنت نمایشی ما هم در آنجا دیده شود، اینگونه نیست که آن‌ها فقط برای میزبانی از ما هزینه کنند بلکه حواسشان به سنت‌های نمایشی خودشان هست و سنت‌های بومی خودش را هم محافظت می‌کند. اگر ما هم چنین برخوردی داشتیم، وضعیتمان منطقی بود. همه کشورها این کار را می‌کنند، اما ما این کار را نمی‌کنیم. تمام حمایت‌ها در این زمینه مانند همان مثل معروف است که گویی «مرغ همسایه غاز است»! همین می‌شود که «تعزیه» هم محدود می‌شود به چند مناسبت خاص و چند عکس یادگاری. در حالی که داریم چشم‌پوشی می‌کنیم از یک میراث تمدنی خودمان. فکر نمی‌کنیم این میراث ناملموس عظیم چه ظرفیت در خود دارد.

ابراهیم گله‌دارزاده

«تعزیه» بزرگ‌ترین پیشنهادات هنری را به تاریخ فرهنگ و هنر ما داده است و ما آن‌ها را نادیده می‌گیریم. شما فکر می‌کنید، انجمن نمایش و خانه تئاتری وجود داشته در زمانی که تکیه «برغان» ساخته می‌شد؟ ساخت چنین تکیه‌ای سفارش که بوده است؟ چه کسی گفته بود آن را آنگونه بسازند؟ این‌ها مثل نویسنده «هزارویک‌شب» است که معلوم نیست چه کسی اولین بار آن‌ها نوشته است. داستان‌هایی است که همه مردم در نوشتن آن نقش داشته‌اند. مثل ساختمانی که همه مردم در طراحی و ساخت و آن نقش داشته‌اند اما نمی‌توانید یک فرد را به‌عنوان معمار و طراحش نام ببرید؛ این به معنای گم شدن این افراد نیست، چنین افرادی اساساً وجود ندارند. این‌ها کار یک نفر نیست، محصول یک زمانه و یک تمدن است. این پیشنهاد تمدنی امروز پیش روی ما است و ما کاملاً آن را نادیده گرفته‌ایم.

گله‌دارزاده: ما حتی ترجیح می‌دهیم به گرته‌برداری‌های دیگر از پیشنهادات تمدنی‌شان توجه داشته باشیم، اما به پیشنهادات تمدنی خودمان بی توجهیم. چرا این حجم بالای مخاطبی که همه می‌دانیم به تماشای «تعزیه» می‌نشینند از دیگر تئاترهای ما استقبال نمی‌کنند؟ خیلی ساده است، برای اینکه تمدنشان را نادیده گرفته‌ایم براساس ملاحظات سیاسی در زمان رضاخان، تکیه «دولت» را تخریب می‌کنند، انگار قحطی جا برای احداث ساختمان جدید داشته‌اند! تعزیه ایران در تاریخ به جایی رسیده که پیشنهاد معماری داده است. آیا تکیه دولت برای چیزی جز تماشای تعزیه ساخته شده بود؟ آنجا یک تماشاخانه بومی تمدن ایرانی بود که آن را نادیده گرفتیم. ما حتی ترجیح می‌دهیم به گرته‌برداری‌های دیگر از پیشنهادات تمدنی‌شان توجه داشته باشیم، اما به پیشنهادات تمدنی خودمان بی توجهیم.

چرا این حجم بالای مخاطبی که همه می‌دانیم به تماشای «تعزیه» می‌نشینند از دیگر تئاترهای ما استقبال نمی‌کنند؟ خیلی ساده است، برای اینکه تمدنشان را نادیده گرفته‌ایم. ظرفیت تعزیه از این منظر نه فقط در دوران کرونا و نه فقط در مناسبت‌های خاص که اساساً یک پیشنهاد عظیم برای هنر ایران است. نمی‌دانم چرا نمی‌خواهیم این ظرفیت را ببینیم و نمی‌دانم خسران این ندیدن قرار است تا کجا ادامه داشته باشد! بی‌توجهی به تعزیه در یک قرن اخیر، خسارتی عظیم به فرهنگ و هنر ایران زده است. ما این ظرفیت را که محصول تمدن مردمی است نادیده می‌گیریم و مردم هم ما را نادیده می‌گیرند.

هاشمی: حافظ می‌گوید «سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد / وان چه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد» واقعیت این است که ما در کنار اقیانوس بی‌کرانی از هنر، تکنیک، فلسفه، ادبیات، موسیقی، جنگ‌آوری، تاریخ و… نشسته‌ایم، بعد کاسه گدایی به دست گرفته‌ایم و منتظریم ببینیم تئاتر مدرن چه می‌خواهد به ما بدهد! البته منکر خوبی‌ها و مزیت‌های آن طرف نیستیم، اما تا زمانی که برای تحصیل‌کرده‌های رشته‌های هنری در این مملکت، روی آوردن به هنر متجدد غربی، مزیت باشد و رو آوردن به سنت‌های نمایشی ایرانی مانند تعزیه، نقالی، پرده‌خوانی و غیره کسر شأن تلقی شود، وضعیتمان همین طور خواهد ماند!

ما امروز در تهران به‌عنوان ام‌القرای جهان اسلام زندگی می‌کنیم. در این شهر با نزدیک به ۲۰ میلیون جمعیت، اگر شما بتوانید یک تکیه استاندارد، مناسب اجرای تعزیه پیدا کنید، به شما جایزه می‌دهم! این خیلی بد است که پایتخت ایران اسلامی دل‌بسته اهل‌بیت (ع) یک مکان مناسب تعزیه ندارد! ما که نمی‌توانیم سر چهارراه داربست بزنیم و تعزیه اجرا کنیم! با این همه ادعا، حتی یک مکان درست و مناسب اجرا در تهران نداریم. این تکیه‌هایی که موجود است چرا برای اجرای تعزیه مورد استفاده قرار نمی‌گیرد؟ رضاخان تکیه دولت را تخریب کرد اما تکیه‌های دیگری که هنوز خراب نشده‌اند چرا اجرای تعزیه ندارند؟ تکیه‌ای که در آن تعزیه‌ای اجرا نمی‌شود، چه تفاوتی با تخریبش دارد؟ شک نکنید اگر این تعزیه برای اروپایی‌ها، تا امروز آن را جهانی کرده بودند و در اقصی‌نقاط دنیا شاهد بودیم که با گویش‌ها زبان‌های مختلف تعزیه اجرا می‌کنند. چون برای ما است، به آن بی توجهیم.

* از نظر صنفی وضعیت هنرمندان این حوزه چگونه است؟

هاشمی: چند وقتی است که انجمن تعزیه ایرانیان شکل گرفته است و فعالیت‌های خوبی هم در حد توانش داشته است. مدتی است که آقای گله‌دارزاده هم مدیریت آن را عهده‌دار شده‌اند. حضور آدمی که دستش باز است و سابقه اجرایی هم دارد، می‌تواند جانی دوباره به انجمن بدهد. اگر نمی‌بود شرایط کرونایی، وضعیت انجمن تا امروز متحول شده بود. وقتی یک نفر می‌تواند تا این اندازه منشأ اثر باشد، تصور کنید این تعداد سازمان و نهادی که هر کدام وام‌دار تعزیه هستند چه می‌توانند بکنند. ما یک عالم زمین موقوفه برای تعزیه داریم که در وقف‌نامه آن‌ها این قید درج شده است. اگر سازمان‌ها و نهادهای مسئول در این زمینه دست‌به‌دست هم بدهند، حتماً شاهد تحول بزرگی در حوزه «تعزیه» خواهیم بود.

هاشمی: در روستایی برای تعزیه‌خوانی رفته بودم. خانواده‌ای می‌گفتند پدرمان این زمین کشاورزی را وقف تعزیه کرده تا هر سال محصول آن را بفروشیم و هزینه آن را صرف تعزیه کنیم. این اتفاق سال‌ها است که رخ می‌دهد و درآمد این زمین بزرگ وقت تعزیه می‌شود. از این دست کارهای بزرگ مردمی واقعاً به وفور وجود دارد در کشور گله‌دارزاده: شما تصور کنید ایرانیان اهل ساختن باغ نبودند و باغ ایرانی در دنیا شناخته‌شده نبود، آن وقت فرش ما چه شکلی پیدا می‌کرد؟ فرش در واقع تصور ما از باغ بهشت است. این‌ها در هم تنیده است. انسان آمده است که خود را بسازد، وقتی جلوی این ساختن گرفته شود، گویی تشنه‌ای را در کنار دریا نگه داشته‌ایم. وقتی صحبت از ساختن تکیه می‌کنیم، منظور صرف ساختن یک ساختمان نیست، این شروع شکوفایی یک تمدن است. تکیه در تعزیه حکم باغ را دارد و آن وقت تئاتر مدرن ما می‌توان «فرش» بسازد.

هاشمی: این معروف است که می‌گویند در دنیا تمدن‌ها در کنار رودها شکل گرفته‌اند، ما در ایران روستاهایی داریم، که جغرافیای‌شان براساس ساخت تکیه شکل گرفته است. برخی روستاهای تفرش هستند که ساختار روستایی و جغرافیایی‌شان را تکایای محلی شکل داده‌اند. برخی روستاها هستند دو یا سه تکیه برای اجرای تعزیه دارند.

* ارتباط با تعزیه‌خوان‌ها با مردم هم از موضوعات مهم است. آنقدر که ارتباط میان تعزیه‌خوانان و مردم می‌تواند مؤثر باشد، سیستم‌های دولتی در این زمینه نمی‌توانند نقشی داشته باشد. نهایت حمایت دولت به فراهم آوردن بستر اجرا می‌تواند محدود شود اما آن ارتباط مستقیم میان اهالی تعزیه با مردم می‌تواند بسیار راهگشا باشد. این ارتباط چرا مانند سابق برقرار نمانده است؟

هاشمی: زور تعزیه‌خوان به تنهایی نمی‌رسد. وقتی یک فرد عادی زمینی را وقف تکیه می‌کند، از آن به بعد دیگر پای سازمان‌های مسئول در میان است و گاهی ضمانت اجرایی برای حفظ کاربری آن زمین وجود ندارد. در روستایی برای تعزیه‌خوانی رفته بودم. خانواده‌ای می‌گفتند پدرمان این زمین کشاورزی را وقف تعزیه کرده تا هر سال محصول آن را بفروشیم و هزینه آن را صرف تعزیه کنیم. این اتفاق سال‌ها است که رخ می‌دهد و درآمد این زمین بزرگ وقت تعزیه می‌شود. از این دست کارهای بزرگ مردمی واقعاً به وفور وجود دارد در کشور.

اگر همین موقوفات به‌طور کامل به تعزیه اختصاص پیدا کند، تعزیه نیاز به هیچ کمک دیگری ندارد. دیگر نیازی به حمایت دولت نیست، اما همین را هم از ما دریغ می‌کنند.

گله‌دارزاده: ما اساساً رفتارهای متناقض زیاد دارد. دانشگاه‌های دولتی ما می‌نشینند فکر می‌کنند چه رشته‌ای را می‌توانیم حذف کنیم؟ اول از همه دست روی «تعزیه» می‌گذارند! انگار «تعزیه» در دیگر کشورها وجود دارد و اینجا اضافه است! بعد هم به خودمان می‌گوییم لابد فضلای وزارتخانه و اعاظم دانشگاهی استدلالی برای این تصمیم داشته‌اند. بارها نسبت به این تصمیم اعتراض کرده‌ام. این از آن نمونه‌هایی است که در آن خوب حرف می‌زنیم، اما حرف خوب نمی‌زنیم! در نظام آموزش عالی ما، برخورد با این مقوله کاملاً صفر و صدی و فاقد برنامه و نگاه است. مدیری که آنجا نشسته با خود می‌گوید این حوزه نه مدرس خوبی دارد و نه پژوهش خوبی در آن صورت گرفته است، اما نمی‌گوید مگر چند قرارداد پژوهشی بسته‌اید؟ قدر تلاش کرده‌اید که مدرس در این حوزه تربیت کنید؟

هاشمی: یکی از متهمان ردیف اول مشکلاتی که امروز متوجه تعزیه و تعزیه‌خوانی است، رادیو تلویزیون است. الان فقط حساب کنید شبکه‌های مختلف تلویزیون چند ساعت در روز برنامه آشپزی دارند! یعنی فرهنگ و هنر دینی و آیینی ما کمتر از آشپزی ارزش دارد!؟ * واقعیت همین است که ارتباط درستی میان بخش‌های مختلف در این حوزه برقرار نیست…

گله‌دارزاده: چه کسی باید این ارتباط را برقرار کند؟

* وقتی وزارت ارشاد نگاه درستی به این مقوله ندارد، به‌تبع وزارت علوم هم توجهی به این موضوع ندارد. جایی که متولی است، در این زمینه نگاه جدی ندارد و طبیعتاً این نگاه به‌صورت دومینو به سایر بخش‌ها هم سرایت می‌کند.

هاشمی: یکی از متهمان ردیف اول مشکلاتی که امروز متوجه تعزیه و تعزیه‌خوانی است، رادیو تلویزیون است. تا زمانی رادیو و تلویزیون ما شمشیر را از رو بسته است برای تعزیه‌خوانی و از تعزیه‌خوان هم صرفاً استفاده ابزاری می‌کند، وضعیت همین است. طرف صرفاً برای پرکردن تایم برنامه در مناسبت‌های مذهبی یاد ما (تعزیه‌خوانان) می‌افتد! با خودشان می‌گویند برویم دو سه ساعت از کارها و حرف‌های این‌ها فیلم بگیریم، دو سه دقیقه‌اش را پخش کنیم! سریال هم که می‌سازند، در گوشه و کنارش تعزیه هم می‌گذارند! ما که به این‌ها نیازی نداریم.

در طول سال فقط یک ساعت مفید آنتن به تعزیه بدهند، به همین هم راضی هستیم. ما امسال در منطقه آب و آتش که به نظر منطقه مرفه‌نشین شهر است، برای ۱۰ شب اجرای تعزیه داشتیم. برخی از مراجعین اظهار تعجب می‌کردند، برخی می‌گفتند اگر بخواهیم فرزندمان این‌ها را یاد بگیرد چه باید بکنیم؟ این فقط یک اجرا است، تصور کنید تلویزیون در طول سال بخشی از اجراهای تعزیه را پخش می‌کرد، حتماً این جریان جدی‌تر شکل می‌گیرد، استعدادهای تازه به میدان می‌آید و شاید جریان یافتن خون تازه در پیکر «تعزیه» خواهیم بود. الان فقط حساب کنید شبکه‌های مختلف تلویزیون چند ساعت در روز برنامه آشپزی دارند! یعنی فرهنگ و هنر دینی و آیینی ما کمتر از آشپزی ارزش دارد!؟

* مشخصاً انجمن تعزیه برای این مشکلات برنامه مشخصی دارد و آیا رایزنی‌هایی در این زمینه داشته‌اید؟

گله‌دارزاده: اقداماتی شده و گام‌هایی هم برداشته‌ایم اما دلمان همچنان پردرد است چراکه معتقدیم وضعیت هنر «تعزیه» چه در سطح حرفه‌ای و چه در سطح آماتوری نگران‌کننده است. البته امروز تعزیه زنده است و مردم هم به تماشای آن می‌نشینند اما بی‌توجهی و بی‌برنامگی این هراس را به دل من انداخته که تا چند قرن دیگر، تعزیه تبدیل به یک خاطره صرف شود. آن‌وقت به نسل ما چگونه نگاه خواهند کرد؟ نمی‌گویند این‌ها در زمانه‌ای زندگی می‌کردند که هنر «تعزیه» هنوز نفس می‌کشید اما یک دم به آن تنفس ندادند که جان بگیرد و حیاتش ادامه داشته باشد؛ فکر می‌کنید قضاوت آن‌ها درباره ما چگونه خواهد بود؟

ادامه دارد…