اولیور استون: شاهد یک کمدی آمریکایی هستیم/ سه دروغ بزرگ!

اولیور استون کارگردان آمریکایی که به عنوان میهمان در جشنواره فیلم لومیر در لیون فرانسه حضور یافت، از سیاست و جنگ و آینده آمریکا سخن گفت. به گزارش سینما خراسان به نقل از ورایتی، یکشنبه شب جشنواره فیلم لومیر میزبان اولیور استون بود. هم‌زمان نسخه ترمیم شده‌ای از فیلم مشهور وی «متولد چهارم جولای» در […]


اولیور استون کارگردان آمریکایی که به عنوان میهمان در جشنواره فیلم لومیر در لیون فرانسه حضور یافت، از سیاست و جنگ و آینده آمریکا سخن گفت.

به گزارش سینما خراسان به نقل از ورایتی، یکشنبه شب جشنواره فیلم لومیر میزبان اولیور استون بود. هم‌زمان نسخه ترمیم شده‌ای از فیلم مشهور وی «متولد چهارم جولای» در این برنامه به نمایش درآمد و در حالی که تنها نیمی از سالن نمایش به دلیل ویروس کرونا پر شده بود، استون روی صحنه رفت تا به پرسش‌ها، پاسخ دهد.

وی به دعوت تیری فرمو مدیر جشنواره روی صحنه حاضر شد و در حالی که از وی به عنوان یکی از بزرگ‌ترین فیلمسازان معاصر آمریکا و جهان یاد می‌شد، این کارگردان ۷۴ ساله ایستاده مورد تشویق حضار قرار گرفت.

استون یک ساعت روی صحنه بود و به سوال‌ها به زبان انگلیسی و فرانسوی که زبان مادری‌اش است، پاسخ داد.

کارگردان سرشناس در پاسخ به این سوال که چرا یک کتاب جدید نوشته پاسخ داد: می‌خواستم به زندگی‌ام برگردم و با مروری بر آن بفهمم چه اتفاق‌هایی افتاده است. مشکلی که با فیلم‌ها وجود دارد این است که سریع می‌گذرند و برخی از مردم آنها را دوست دارند، برخی ندارند و بعد هم دنبال کار بعدی می‌روی. واقعاً می‌خواستم ببینم چه آموخته‌ام و از شکست‌ها و موفقیت‌هایم بیشتر بیاموزم.

استون برای انتشار کتاب خاطرات جدیدش با عنوان «تعقیب نور: چگونه راهی هالیوود شدم» برای صداقت در بیان خاطراتش که حتی می‌تواند به عنوان یک رمان خوانده شود، با تجلیل منتقدان روبه‌رو شده است.

درست مثل فیلم‌هایش، هر گفت‌وگویی با استون جنبه‌های سیاسی هم دارد و ذاتاً سیاسی است. وی در پاسخ به این سوال که چگونه این وجدان سیاسی را به دست آورده است بدون تردید پاسخ داد: از دروغ‌ها. و بعد توضیح داد که از وقتی بچه بود با طلاق والدینش روبه‌رو شد، بعد جنگ ویتنام بود و بعد ترور جان‌اف کندی. وی گفت: آنها درباره مرگش دروغ گفتند و همه اینها بخشی از روند شکل دادن به شخصیت من در حین بزرگ شدنم بودند.

استون تاکید کرد: این سه دروغ بزرگ دیدگاه من برای جستجوی نور، واقعیت و حقیقت را شکل داده‌اند.

وی در ادامه گفت: پدر من می‌گفت یک مرد باید در اشتیاق و خطر زمان خود مشارکت داشته باشد. این در حالی است که ما داریم به خودمان در هالیوود دروغ می‌گوییم. ما داریم این داستان‌های وحشتناک را اختراع می‌کنیم و دشمن‌سازی می‌کنیم. این روند از جنگ ویتنام آغاز شده و ما هنوز داریم همان اشتباه را تکرار می‌کنیم و مدام در همان وادی قدم می‌گذاریم.

با اشاره به تنش نژادی، دو قطبی سیاسی و ناآرامی‌های مدنی در کشورش، وی گفت: مهاجرت رمز موفقیت آمریکا بوده است. همواره با موج مهاجرت‌ها خون جدید به کشور وارد شده است. ایرلندی، لهستانی، ایتالیایی، اسپانیایی تبارها، آسیایی‌ها؛ همه و همه با هم در این کشور ادغام شده‌ایم. هیچ آمریکایی ثابتی وجود ندارد، اما متاسفانه ترامپ نمی‌تواند اصلاً این را درک کند، او ترس را برمی‌انگیزاند. او سیستم را دچار انسداد کرده و درگیری‌های مدنی می‌تواند بدتر شود.

استون بر نقش رسانه‌ها هم تاکید کرد و در حالی که آنها را برای ایجاد هیجان کاذب سرزنش می‌کرد گفت: همه از رسانه‌ها می‌ترسند، حتی ترامپ، اما او می‌داند چطور دکمه‌ها را فشار بدهد. اگر او دوباره انتخاب شود برای این است که او یک شخصیت سرگرم‌کننده عالی است.

فرمو از او پرسید: شما هم‌سن ترامپ هستید. استون در پاسخ گفت: در واقع … و هم سن بیل کلینتون و جورج دبلیو بوش.

استون بعد به جنگ ویتنام پرداخت و با اشاره به کهنه‌سربازان جنگ گفت: این سه مرد به ویتنام نرفتند، مقاومت و اعتراض هم نکردند. این سه مرد لوس بودند. صادقانه بگویم، باید آنهایی که به جنگ می‌روند اجازه داشته باشند رییس جمهوری شوند، نه آنهایی که جنگ را شروع می‌کنند. وی با این سخنان یادآور جنگ‌های عراق و یوگسلاوی هم شد.

وی در ادامه گفت: حالا هم تقریباً همین وضعیت است. تنش زیادی بین سیاه و سفید وجود دارد. در طی ویتنام سیاهپوستان آمریکا نمی‌خواستند به جنگ بروند و بجنگند. آنها این کار را انجام دادند زیرا فراخوانده شدند. اما آنها از رییس؛ گروهبان سفیدپوستی که می‌گفت چه کار کنید کینه داشتند. همین‌ها بود که به من آموخت تا مقاومت کنم. آنها برای انسان بودن جنگیدند و انسان هم ماندند.

استون با اشاره به انتخابات آمریکا گفت: می‌بینیم آمریکا به صورت تجربی دارد تغییر می‌کند. می‌تواند به یک مسیر خوب برود اگر هوش و عقل سلیم بر آن تسلط داشته باشد.

وی افزود: و صادقانه بگویم همین که هیچ اطمینانی به آینده وجود ندارد مرا علاقه‌مندتر می‌کند… چون دلایل دراماتیکی در آن نهفته است. یک داستان حسابی است. مرا یاد امپراتوری روم می‌اندازد. آنجا هم خیلی طول کشید تا امپراتوری از هم بپاشد. مردم می‌دانستند دارند هر چه بیشتر فاسد می‌شوند و انحطاط زیادی در امپراتوری روم وجود داشت. ایا این انحطاط آمریکایی برای همیشه دوام خواهد داشت؟

پاسخ خود وی به زبان فرانسوی این بود: من ناظر یک کمدی آمریکایی هستم.